وقتی با یک کودک پیشدبستانی زندگی میکنید، گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که در حال کشف حقیقت هستید و سعی دارید تعیین کنید کدامیک از جملات استفادهشده توسط فرزندتان، واقعی است و کدامیک برآمده از تخیل اوست. کودک ۳ سالهای که با یک فنجان خالی در دست در گودالی از مواد سفید ایستاده است، میگوید: “من شیر را نریختم.”
یا مثلاً “کودک ماشین من را شکست.”، “من همهی این اسباب بازیها را بیرون نیاوردم، سگ برداشت.”
داستانهای بلند ادامه دارد. اما حقیقت این است که همهی کودکان گهگاه دروغ میگویند. و اگرچه دروغگفتن بخشی طبیعی از رشد کودک است، اما چیزی نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد. به عنوان یک پدر یا مادر، وظیفهی شما این است که صداقت را آموزش دهید.
برای مقابله با دروغگویی کودکان چه کنیم؟
برای مقابله با این موقعیت، باید بدانید:
- الف) چرا پینوکیوی کوچک شما دروغ میگوید؛ به بیانی دیگر نیاز پشت این رفتار او چیست؟
- ب) چگونه به او بیاموزید که برای صداقت ارزش قائل شود.
کودکان در این سن میتوانند داستانهای عجیبی داشته باشند – نه اینکه فریبنده باشند، بلکه به این دلیل که در بیشتر موارد، هنوز در حال یادگیری هستند که چه چیزی واقعیت است و چه چیزی فانتزی. در بیشتر موارد، یک کودک ۳، ۴ یا ۵ ساله برای درک دقیق دروغ؛ بسیار کوچک است. روایتهای افسانهای آنها نتیجهی تخیلی است که با تجهیزات بالا کار میکند.
وقتی کودک ۴ سالهی شما در حالیکه مدادرنگی را در دست گرفته است، میگوید روی دیوار را خطخطی نکرده است، منظورش این است که ای کاش این کار را نمیکرد زیرا واضح است که شما عصبانی هستید. از آنجایی که او قصد نداشت دیوار اتاق خواب شما را به بوم نقاشی خود تبدیل کند، در ذهنش این کار را نکرد.
از قراردادن کودک در موقعیتی که ممکن است احساس کند مجبور است دروغ بگوید، خودداری کنید. به جای اینکه با عصبانیت بپرسید: “دیوارم را رنگ کردی؟” بگویید: «ما در این خانه قراری داریم که فقط روی کاغذ رنگ میکنیم. بیا حوله و آب بیاوریم و اینها را با هم تمیز کنیم.»
( البته اگر با هم قراری را از پیش گذاشته باشید.!)
اگر داستانی که کودک شما میگوید، جنبهی عجیبی دارد – “امروز در پیشدبستانی یک فیل بود.” – آن را به روشی ساده به چالش بکشید. بپرسید که آیا آنچه او به شما میگوید واقعی است یا ساختگی. هنگامی که او اعتراف کرد که در حال تخیل است، وارد عمل شوید و به او کمک کنید تا توضیح دهد – «تصور کن یک فیل واقعاً به پیشدبستانی آمده باشد؟ آیا برای میانوعده همراه شما بادام زمینی خورد؟» یک داستان بلند به یک داستان احمقانه تبدیل میشود که هردوی شما میتوانید دربارهی آن را با هم صحبت کنید. در اینصورت به کودک پیشدبستانی خود کمک میکنید تا تخیل خود را تمرین کند.
۳ دلیل رایج برای دروغگفتن کودکان (و چگونگی پاسخدهی به آنها)
- سیاست صداقت، وقتی فرزندتان دروغ میگوید، از فرصتی برای صحبت در مورد اینکه چرا راستگویی بسیار مهم است استفاده کنید. دروغگو خواندن او یا فریادزدن ممکن است باعث شود که فرزندتان برای جلوگیری از سرزنش به دروغگفتن ادامه دهد. برای تشویق به گفتن حقیقت، سعی کنید عواقب آن را حذف کنید. بگویید: “مهم نیست چه کردی، قول میدهم تا زمانی که حقیقت را بگویی عصبانی نخواهم شد.” بسیاری از بچهها دروغ میگویند چون میدانند کار اشتباهی انجام دادهاند و نمیخواهند شما را ناامید کنند و یا تنبیه شوند.
- روی آنچه میخواهید فرزندتان یاد بگیرد تمرکز کنید – صادقبودن. وقتی فرزندتان در مورد اشتباهی که انجام داده است، حقیقت را میگوید، حتماً او را تحسین کنید. اگر فرزندتان شروع به ساخت داستانهای بیسابقه دربارهی چیزی کرد که هرگز اتفاق نیفتاده است ( برای مثال، زمان پیوستن او به سیرک یا سفر شگفتانگیز خانوادهتان به دنیای والت دیزنی) با او روبهرو شوید، اما نه با عصبانیت. این خیالبافی برای کودکی در این سن طبیعی است اما هنوز باید اصلاح شود. فقط یک جملهی ساده، «سفر به سیرک دوستداشتنی به نظر میرسد. میدانم که ای کاش واقعاً این اتفاق میافتاد.»
- آنچه را که موعظه میکنید تمرین کنید، در طول برنامهی روزانهی خود، به احتمال زیاد یک یا دو دروغ سفید بگویید. و این معمولاً اشکالی ندارد. “دروغهای طرفدار اجتماعی” – اجتناب از حقیقت برای در امانماندن از احساسات دیگران – طبیعی است و تقریباً پذیرفتهشده است. اما انتظار نداشته باشید که کودک پیشدبستانی شما همه چیز را به معنای واقعی کلمه درک کند. اگر به کودک پیشدبستانی خود بگویید: “هرگز نباید دروغ بگویی”، سپس به او بگویید که به مادربزرگ بگوید که کلوچهها خیلی خوشمزه هستند، او را گیج خواهید کرد. با صادقبودن خودتان الگوی خوبی باشید.
- هرگز زود نیست که به فرزندان خود صداقت را بیاموزید. در مورد اینکه چرا دروغگفتن اشتباه است و وقتی او چیزهایی میگوید که درست نیست شما را ناراحت میکند، صحبت کنید. وقتی فرزندتان متوجه شد که گفتن حقیقت چیزی است که شما برایش ارزش قائل هستید، این چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش خواهد کرد.
بدون دیدگاه