این جشن برای ما و کودکانمان، نمایشگر هرآن‌چیزی است که در یک سال گذشته کنار هم تجربه کرده‌ بودیم.
یادآور تمام خنده‌ها و گریه‌ها، دوستی‌ها و بازی‌ها و… 

کودکان ما جشن را با خوانش سرودی از ایران آغاز کردند. همگی یک صدا و چه به‌یادماندنی طنین صدایشان بر گوش جانمان نشست.
سپس در کارگاه نانوایی، نشان دادند چطور می‌توان به آرد جان بخشید و با خمیرمایه، نانی درست کرد تا بوی تازگی‌اش در فضا بپیچد.

کودکانمان اشعار حافظ و مولانا را چه گوش‌نواز خواندند و هم‌آوا با ریتم، شعر دگری را زمزمه کردند.
در کارگاه سوم، با دیدن تصویر کلمات (و بدون آشنایی با حروف الفبا فارسی) آن واژگان را خواندند.
آنان همچنین والدینشان را به کارگاهی دعوت کردند تا آثار هنری و دست‌ورزیشان را همراه آنان تماشا کنند.
و چه لذت‌بخش است دیدن بالندگی کودکانمان.

و در حسن ختام 
در پایان جشن، ما خانواده ماتیار، دعا کردیم هرآنچه خیر است در پیش روی‌ دلبندانمان باشد و ایشان را با آرزوهای خیر و اسپند بدرقه کردیم. بدرقه ورودشان به مرحله جدیدی از زندگی.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید